تاریخ: 31 فروردين 1403 - 10 شوال 1445 - 2024 April 19
کد خبر: 244
تاریخ انتشار: 13 آبان 1400 - 12:53:10
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
میراث فرهنگی شهر اوز
فرهاد ابراهیم پور / بشر اولیه قبل از اینکه بتواند بنویسد یا زبان مشخصی با قواعد مشخصی داشته باشد با ایما و اشاره یا با کشیدن بر خاک و چوب و سنگ و .. منظور خود را بیان می کرده است عکس در خود زبان دارد و زبانی که با اندکی تلاش می شود انرافهمید . عکاسی به شکل امروزی اش در ایران از دوران پایانی شاهان قاجار بخصوص در دوره ناصر الدین شاه قاجار وارد ایران شده و بمرور از دربار به میان مردم امده است در منطقه خودمان و شهر اوز عکاسی که بیشترین عکس ها از ان داریم... 


عکاسی به شکل امروزی اش در ایران از دوران پایانی شاهان قاجار بخصوص در دوره ناصر الدین شاه قاجار وارد ایران شده و بمرور از دربار به میان مردم امده است در منطقه خودمان و شهر اوز عکاسی که بیشترین عکس ها از ان داریم و حداقل مربوط به 50تا60 سال پیش است از اقای محمد علی رحیمی عکاس پرسپولیس است که در این امر تخصص و تجربه پیدا کرده و عکس های زیادی از سالهای گذشته تا کنون از شهر و مردم گرفته است و هم اکنون نیز فرزندش به این رشته ادامه می دهد .عکس های عکاسی پرسپولیس اقای رحیمی در باره اتفاقات مهمی که در اوز می افتاده ثبت کرده اند  که در چند عرصه بیش از دیگر موارد است.
 
اول  در عرصه ورزش اوز در گذشته   
دوم در مورد افتتاح ها و توسعه شهری چون امدن اب و برق و ساخت میدان و مراسم های دولتی و جشن ها بوده است 
سوم عکس های درخواستی؛ چون عکس های تکی برای ادارات و شناسنامه و عکس های یادگاری و خانواده هابوده و تعدادی عکس هم از ابنیه و اثار فرهنگی و نیز مردم کوچه و بازار هست که نسبت به دیگر عکس ها کمتر است یا کمتر در معرض دید عموم قرار گرفته است .
 
عکس ها بیانگر زندگی ماست چه بصورت شخصی چه خانوادگی چه از مردمی که در این شهر در سالیان گذشته زندگی کرده اند همه انها نشان هویتی ماست و  هر عکس حرف و نشانی دارد که به لحاظ تاریخی می تواند شناسنامه ای بر اتفاقی یا رسم و رسومی یا دلبستگی و حال و احوال انزمان با خود داشته باشند بدین خاطر است که عکس ها سخنگویان خاموشی هستند که می شود با بازنمایی انها از این سکوت بدر ایند و از زمانه و حال و هوای ان روزگار برای ما بگویند . 
 
 عکس های زیادی از قدیم اوز نهایتا یکصد سال گذشته  وجود دارد که متاسفانه نسل جوان ما بخصوص انهایی که کمتر از 40 سال سن دارند با انها نه تنها ارتباطی برقرار نکرده اند بلکه بدلیل کوتاهی ما درمعرفی و یاداوری عکس ها در بوته فراموشی قرار گرفته اند. اینکه هر از گاهی چند نفر یا خود اقای محمد رضا رحیمی فرزند اقای رحیمی چند عکس از گذشته در معرض دید قرار می دهد ضمن قابل تقدیر بودن می تواند با توجه بیشتر و توضیحات پیرامون عکس های مهم به فهم هویتی عکس و متعاقبا به درک بهتر انزمان زندگی مردم شهر و دیارمان کمک کند . مطمئنا عکس های اقای رحیمی در اینجا نه از منظر کارشناسی و هنر عکاسی بلکه به لحاظ یاداوری لحظه ها و خاطرات مردم قابل توجه و مورد تاکید این نوشته است .
ایا از هر عکسی اطلاعات دقیق و صددرصدی داریم ؟
 
امکان دارد در بعضی از عکس ها بشود با تحقیق بیشتر به این خواسته رسید اما شامل همه عکس ها نمی شود؛ چرا که مختصات عکس فقط در اختیار عکاس نیست ؛ زمانه ان اتفاقات و توضیح در باره شناسنامه و افراد و اجزای هر عکس که گاها تاریخی و میراث دار و نشان جمعی دارد ذهن  جستجو گر را به دیگر حواشی عکس می برد که در تحقیقی بیشتر می شود به ان دامنه تا حدودی رسید .
 
برای شروع عکسی را از عکسهای اقای محمد علی رحیمی که زمانی از ایشان خریداری کردم برای بازنمایی شروع می کنم؛ شاید در این مورد توفیقی حاصل شد و دیگرانی که علاقمند هستند ترغیب نماید تا عکس های بیشتری رونمایی و بازنمایی شود
 
در نگاه سطحی به این عکس که سیاه و سفید است دو ستون چاه قدیمی و خانه های قدیمی و چند تیر برق و تعدادی ادم و گز و نخلی دورتر دیده می شود 
 
این عکس از جایی گرفته شده است که در قدیم حد فاصل محله بالای اوز با محله پائین ان است حتما می پرسید کدام منطقه است . چاهی که در عکس بزرگتر دیده می شود در نزدیکی 50 متری مدرسه بدری است و به چاه مدرسه معروف بود هرچند عده ای انرا چاه محمد علی بدری می گویند. جایی که الان در نیم دایره پاساژی است که پست بانک هاشمی در انجاست و بسمت خیابان ملت ادامه می یابد؛ یعنی چاه و گاله ان در حد فاصل کوچه 20 خیابان ملت(جایی که روغن مارکت نبش ان است ) و مجموعه مغازه های اقای کمالی قرار داشته است .
 
در این عکس کلا دو چاه دیده می شود یکی نزدیکی مدرسه بدری ودقیقا روبروی شهرداری کنونی (در انزمان جای شهرداری؛ زمین خالی بود و در ایام عید فطر و قربان شترمی اوردند برای قربانی و محوطه بازی بچه ها بود ) چاه دیگر چاه خواجه محمد شریف حاجی النقی پدر مرحوم حاج یوسف نامی بود که اطراف ان باغ بود و درخت گز و نخل داشت. این چاه نیز گاله داشته و بوسیله گاو اب از چاه می کشیدند . این قسمت بعد ها  تحولاتی بخود دید؛ اول اقای یزدانی قسمتی از انرا را خرید و اقایان کمالی نیز قسمت دیگر. اقای یزدانی قسمت خود را به اقای طلایی فروخت که از نبش کوچه مغازه کمالی تا بانک سینا متعلق به طلایی است که جای باغ و چاه اکنون تعدادی  مغازه است. چاه مزبور در حدفاصل انجا قرار داشت   
 
در سمت چپ  انجایی که نبش یک مغازه با قرقره اهنی دیده می شود؛  مغازه کفاشی اقای حاجی پور بود که اکنون انجا اول پاساژ شرافت است جایی که قبلا منزل محمود رهنما بود. در ادامه به سمت محل بالا بعد از کفاشی حاجی پور چند مغازه وجود داشت مغازه اقای محمد علی صمدانی یکی از انها بود که دقیقا سمت غربی شهرداری اوز می شود .و در انجا اقلام جمله و خرده نیز می فروخت؛ پنبه از اقلام عمده ایشان بود  
 
  در گذشته خیابان ملت نبود. خیابان ملت بعد از خراب کردن بسیاری از کوچه ها و منازل در  سال 1355 کشیده شده و انجا که هایبر ملت و مغازه اناخی و بانک سیناست چاه و چندین درخت گز و نخل بود و زمین های خالی؛ که از این رهگذر و کوچه و باغ می رسیدیم به لرد دره . (جایی نزدیک پاساژ دانشمند کنونی) کوچه ای که ماشین رو نبود .
 
 لازم به یاد اوری است که در قدیم و در زمانهای دورتر برای عبور از این محل و رفتن سمت خنج از کنار کنر میرامین ماشین به سمت کوچه سیفایی حرکت می کرد و به لرد سیفا می رسید و از انجا به سمت منزل کوزاد واز دست راست منزل کوزاد  به سمت  برزگو و مالچه و فیشور و خنج می رفتند چرا که نه راهی از سمت فلکه شافعی به سمت میدان انقلاب بود و نه از کوچه کوچکعلی که اکنون خیابان زمین پیما انجاست  ماشینی می توانست رد شود سمتی که در ان چاه بود نیز کوچه های تنگی بود و ماشین رو نبود
 
 در این عکس دانش اموزانی دیده می شوند که به یقین از دانش اموزان مدرسه بدری می باشند احتمالا موقع مرخص شدن از مدرسه بوده است پوشش دانش اموزان پوششی مناسب به نظر می اید بخصوص ان دانش اموزی که کیفی در دست دارد که نسبت به بقیه دانش اموزان بهتر به نظر می رسد در انزمان فقط افرادی که وضع مالی خوبی داشتند کیف درست و حسابی داشتند و بقیه یا کیف بسیار معمولی داشتند و عده ای هم که نداشتند به جای کیف؛ کش دور کتاب ها می کردند .  
 
 یک موتور سیکلت نیز در عکس دیده می شود که زیاد به نظر نمی اید همه می دانیم که انزمان ماشین و موتور سیکلت بسیار کم بوده است و احتمالا صاحب ان موتور ان جوانی قد بلندی است که کنار موتور ایستاده است
 
 تیر برق های قهوه ا سوخته چوبی انزمان بتازگی جای چوب های قدیمی را گرفته بودند با 5 ردیف سیم و قرقره های قهوه ای و نصب چراغ کلاه دار بر هر تیر برق تا شب ها روشنایی بخش کوچه ها گردند به نظر می رسد عکس در قبل از ظهر و حوالی ساعت 12 و در فصل پائیز گرفته شده است؛ اینرا بر اساس پوشش لباس ادم ها و نیز خط سایه می شود تا اندازه ای تشخیص داد.
 
با وجودی که خود من و سن من انقدر هست که سالهای دهه 50 و قبل از خراب شدن ان چاه ها و نیز خیابان کشی ملت بیاد اورم اما برای دقت بیشتر از افرادی که در سنین بالای 75 تا 85 هستند نیز در باره این چاه ها و ان مناطق که در عکس هستند پرسیده ام و حاصل این تحقیق این نوشته شده است .
این بازنمایی عکسی بود که با خود حرفی برای گفتن داشت
 
علاقمندان عکسهای قدیمی می توانند با پرس و جوی دقیق که فارغ از تخیل و حدسیات بی جا باشد این مطلب را بیش از این وسعت بخشند 
 
فرهاد ابراهیم پور (محمودا )

 


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
کد امنیتی:   
مجله خبری فیشور
اب و هوای  اوز
اوز امروز
عصر ایران
رقص گل
پایگاه خبری صحبت نیوز