ایا جنگ جهانی سوم شروع شده است ؟

آیا جنگ جهانی سوم شروع شده است ؟

یک

جنگ های خونینی که آدم ها در طول تاریخ با هم داشته اند در تاریخ حیات کره زمین باید از هراسناک ترین جنگ نه تنها بین انسان ها بلکه بین موجودات زنده به حساب آورد .از جنگ های قومی و قبیله ای از میلیون ها سال پیش تا جنگ های سرزمینی در آغاز تمدن بشر . اگر حدود تمدن بشری را ۱۰ هزار سال بدانیم و از انزمانی که دولت ها شکل گرفتند و اقوام مختلف در سرزمین خاصی می زیستند نیز جنگ ها در شکل و شمایل  جدیدتری بوده است و در آن گذشته از تدوین قوانین برای حکمرانی، اداوات و ابزاری ساختند تا از خود دفاع کنند یا برای منافع بیشتر و دسترسی به منابع غذایی و سرزمین های بیشتر  بفکر حمله افتادند. در این راه  ابزاری نیز برای حمله و دفاع ساختند و در زمان جنگ های محلی و سرزمینی نیروهایی به خدمت می گرفتند تا از منافع خود و حاکمیت و کشور دفاع کنند و یا به دیگر مناطق حمله کنند .آری  این جنگ ها از همان ابتدای پیدایش بشر بوده و در دوره تمدنی بشدت بیشتر شده است، جنگ هایی که موجب ویرانی و مرگ و میر بسیاری از مردم شده است .در این جنگ ها پادشاهانی سقوط کرده اند و پادشاهان جدیدی بر سر کار آمدند. گاه مغلوب، گاه پیروز میدان بوده اند اما آنچه  ماحصل جنگ ها بوده است، قتل و غارت و آدم کشی و ویرانی بوده است .

این مقدمه برای این نوشتم تا اول گذری بر دو جنگ جهانی اول و دوم که مهیب ترین جنگ های تاریخ بشر است داشته باشیم و بعد شرایط کنونی که فوق العاده حساس و بغرنج است و جهان در موقعیت ویژه ای به لحاظ آرایش قدرت و نظامی قرار دارد بررسی کنیم ،  که ،آیا جنگ جهانی دیگری در پیش رو داریم یا نه ؟

مطالب راجع به جنگ جهانی اول و دوم در منابع مختلفی هست که سعی شده بر موارد کلی آنها اشاره داشته باشم . مهم دلایل جنگ ، نبردهای آن،  تلفات آن و شرایط جنگی در آنزمان و کشورهای درگیر در آن جنگ و موقعیت کشورمان در آن دو جنگ است . در پی این هستم تا آنچه بر مردم جهان در آن دو جنگ گذشته است و  خیلی از ماها شاید اطلاعات کمی از آن داشته باشیم یاد آوری کنم و از خود بپرسیم آیا اتفاقاتی که در حال وقوع در سطح بین الملل است می تواند ما را به این باور برساند که،  اتفاقات کنونی نشانی از جنگ جهانی دیگری دارد ؟

 

«دلایل شروع جنگ جهانی اول کماکان بحث برانگیز است و سوالات بسیاری در این زمینه مطرح شده است. این جنگ در اواخر ماه ژوئیه سال ۱۹۱۴میلادی در منطقه بالکان آغاز شد و در ماه نوامبر سال ۱۹۱۸ پایان یافت.

در پایان جنگ  ۱۷ میلیون کشته و ۲۰ میلیون زخمی از مهمترین عواقب این جنگ بود.جدا از ویرانی گسترده کشور و فقر و نابسامانی و مهاجرت میلیونها انسان در طی جنگ و بعد از آن و آثار زیانبار روحی و روانی که بر همه ملل جنگ دیده و درگیر جنگ بجا گذاشت خاطره و یادآوری آن هنوز هم دردناک است .

ترکیب طرفین جنگ ها در هر دوره ای متفاوت بوده است اما کشورهای قدرتمند آنزمان در راه اندازی یا ادامه آن نقش اساسی داشته اند

نقشه جهان دربارهٔ کشورهای درگیر در جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۷ میلادی نشان می دهد ، متفقین با رنگ سبز و قدرتهای مرکزی با رنگ نارنجی و کشورهای بیطرف با رنگ خاکستری مشخص شده اند.

مهمترین مسئله، برای تحلیل این رویداد؛ بررسی زمینه ها و ریشه های پیدایش این جنگ است. در انزمان دو اتحاد رقیب و قدرتمند -یعنی آلمان و امپراتوری اتریش-مجارستان در یک طرف و در طرف دیگر روسیه، فرانسه، صربستان و بریتانیای کبیر -در مقابل یکدیگر قرار گرفتند؛ که به آغاز جنگ در ۱۹۱۴ میلادی منجر شد. از جمله مهمترین مواردی که در تحلیل شروع جنگ جهانی اول در آن زمان می توان بدان اشاره کرد  منازعات سیاسی، ارضی و اقتصادی بین کشورها، رشد نظامی گری، مجموع های پیچیده ای از اتحادها و توافقات بین المللی، موجودیت امپریالیسم، رشد ناسیونالیسم و همچنین خلاء قدرتی که در نتیجه افول امپراتوری عثمانی ایجاد شده بود.

از دیگر موارد مهمی که در این تحلیل قابل اشاره است  ، منازعات مرزی و سرزمینی حل نشده، شکستن ساختار موازنه قدرت در اروپا،چند پاره شدن و تفکیک قوای حاکمیتی، مسابقه تسلیحاتی که از دهه ها قبل شروع شده بود از موارد دیگر پس زمینه شروع جنگ جهانی اول است

جرقه جنگ جهانی اول

جنگ جهانی اول به دلایل مختلفی آغاز شد اما بهانه  شروع آن؛ ترور ولیعهد اتریشی، فرانتس فردیناند بود.

جرقه این جنگ، با حادثه ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند و همسرش، در ۲۸ ژوئیه ۱۹۱۴ میلادی زده شد. قاتل گاوریلو پرنسیپ یک ملی گرای صرب و یوگسلاو بود و در گروه جوانان بوسنی عضویت داشت

پس از ترور او، اتریش علیه صربستان اعلان جنگ کرد. روسیه برای دفاع از صربستان که متحد این کشور محسوب میشد، وارد نبرد شد. سپس آلمان هم برای دفاع از اتریش، علیه روسیه اعلان جنگ کرد.

این موضوع موجب شد فرانسه هم برای دفاع از متحد خود؛ روسیه، علیه آلمان وارد جنگ شود. آلمان به بلژیک حمله کرد تا به فرانسه برسد و همین اقدام سبب شد بریتانیا با آلمان وارد جنگ شود. همه ی این اتفاقات تنها در عرض چند روز 

 

آیا جنگ جهانی سوم شروع شده است ؟

قسمت دوم

 

جنگ جهانی دوم دومین جنگ جهانی بین سال‌های ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ بود که بیشتر کشورهای جهان از جمله قدرت‌های بزرگ در آن شرکت داشتند. کشورها در قالب دو اتحاد نظامی در برابر هم قرار گرفتند و با این دو اتحاد نظامی، یک جنگ تمام‌عیار به راه انداختند که در اثر آن، بیش از صد میلیون پرسنل نظامی در بیش از ۳۰ کشور جهان درگیر شدند. بیشتر شرکت کنندگان در این جنگ، تمام قدرت اقتصادی، صنعتی و توانایی‌های علمی‌شان را در جهت پشتیبانی نظامی بسیج کردند. با حدود ۷۰ تا ۸۵ میلیون کشته این جنگ به مرگبارترین درگیری نظامی در طول تاریخ بشریت تبدیل شد. تلفات ناشی از بمباران‌های راهبردی، قحطی، بیماری و جنگ افزارهای هسته‌ای در آمار خسارت انسانی جنگ جهانی دوم شمرده می‌شوند

دو جبهه رقیب در این جنگ متفقین و متحدین بودند

متفقین شامل: کشورهای اتحاد جماهیر شوروی - ایالات متحده آمریکا- امپراتوری بریتانیا - جمهوری چین - فرانسه و سایر متفقین  .

متحدین : شامل کشورهای آلمان - ایتالیا - ژاپن

آمار کشته ها هر چند دقیق نیست اما حدود ۸۰ میلیون نفر در این جنگ کشته شدند که ۵۰ میلیون نفر ازکشته ها افراد غیر نظامی بودند و بقیه افراد نظامی در جبهه های جنگ بودند . امار کشته متفقین چند برابر متحدین بود و به ۶۱ میلیون و آمار کشته های متحدین به ۱۲ میلیون رسید

این فقط تلفات انسانی بود میلیونها انسان طی این جنگ زخمی شدند میلیونها انسان بی گناه در کوره های آدم سوزی هیتلری زغال شدند و بیش از ده ها میلیون آواره شدند و مهاجر شدند و به بردگی کشیده شدند تا تنور جنگ گرم شود . اوضاع اقتصادی و زیر ساخت ها و خانه ها و هر آنچه بود به ویرانه ای تبدیل شدند. آنچه پیروزی بود شاید برای آمریکایی ها رقم خورد که در قاره ای دیگر با تلفات کمتر و ویرانی بسیار کم از این جنگ بهره بردند بعد از این جنگ که کشورهای بزرگی به ویرانی کشیده شدند عملا آمریکا با جذب نیروهای کارآمد آنها استفاده از دانشمندان و تحصیل مردگان اروپایی و کشورهای جنگ دیده و استفاده از امکانات و تجربیات آنها توانست با کمترین فشار خود را بالا تر از اروپا بنشاند و سرکردگی جهان بعد از جنگ متلاشی شده را بعهده بگیرد و سالیان دراز یکه تازی باشد .

برای درک عمق ویرانی های جنگ جهانی دوم توصیه می کنم مقالات لینک زیر را حتما بخوانید تا با ابعاد فاجعه بیشتر آشنا شوید .‌فاصله اتمام جنگ جهانی اول تا شروع جنگ جهانی دوم ۲۲ سال بود و از آن‌زمان تا اکنون که در سال ۲۰۲۳بسر می بردیم اگر چه جنگ جهانی به مفهوم سابق آن نداشته آیم اما شاهد جنگ های منطقه ای مختلف بوده ایم که باز کشورهای بزرگ صاحب قدرت یکطرف این جنگ ها یا از حامیان آنها بوده اند همچون جنگ ویتنام نبرد الجزایر جنگ ایران و عراق جنگ در بالکان و جنگ در عراق و خاورمیانه و دیگر کشورها .

 

ایران در جنگ دوم جهانی

 

پس از آغاز جنگ جهانی دوم در ۹ شهریور ۱۳۱۸ (۱ سپتامبر ۱۹۳۹)، ایران بی‌طرفی خود را اعلام کرد اما پس از آغاز تهاجم آلمان به شوروی به دلیل گستردگی مرز ایران با اتحاد جماهیر شوروی، این بی‌طرفی ناپایدار بود. نیروهای متفقین به بهانهٔ حضور کارشناسان آلمانی در ایران این کشور را اشغال کردند

در روز ۳ شهریور ۱۳۲۰، ابتدا نیروهای شوروی از شمال و شرق از زمین و هوا به ایران حمله‌ور شدند و سپس نیروهای بریتانیایی نیز از جنوب و غرب حمله کردند و شهرهای سر راه را یک‌به‌یک به سرعت اشغال کردند و هر دو به سمت تهران حرکت کردند. ارتش ایران به سرعت متلاشی شد. رضاشاه با فشار متفقین به خصوص بریتانیا سریعاً استعفاء داد و سپس با گذشتِ مدت‌ها کشمکش بینِ روس‌ها با دیگر کشورهایِ متفقین، و همچنین شکل‌گیری بحران‌های فراوان در ایران، با وساطت محمدعلی فروغی، بالاخره بر سر نوع حکومت جدید ایران و انتقال سلطنت به پسرش (محمدرضا) که ولیعهد پیشین نیز بود، به توافق رسیدند.

ایران که در آغاز جنگ، بی‌طرفی خود را اعلام کرده بود، نهایتاً در ۱۷ شهریور ۱۳۲۲ به آلمان اعلان جنگ داد. به پشتوانهٔ همین اعلان جنگ ایران می‌توانست پس از پایان جنگ به اعلامیهٔ ملل متحد بپیوندد و همچنین در کنفرانس‌های صلح پس از جنگ شرکت کند. در کل ایران با وجود اعلام بی طرفی در دو جنگ اول و دوم جهانی اما ایران اشغال شد در جنگ اول بیشترین تلفات انسانی دادیم و در جنگ دوم هر چند تلفات انسانی کمتر بود اما کشور اشغال شد و عملا کار تدارکاتی متفقین و تاخت و تاز آنها قرار گرفت .

از پایان جنگ دوم جهانی در سال ۱۹۴۵ تا اکنون ۷۸ سال از آن جنگ می گذرد . جهان اکنون در شرایطی بسر می برد که زمینه های جنگ دیگری را در ذهن تداعی می کند و می تواند با یک اتفاق یا ناهشیاری یا زیاده خواهی و دیوانگی اصحاب قدرت جهان را اینبار بطور کامل در جنگی غیر پیروز بسوزاند .‌

قدرت هسته ای و بمب اتم اگر در پایان جنگ جهانی دوم در اختیار آمریکا بود و با آن دو شهر هیروشیما و ناکازاکی را باخاک یکسان کرد و آنها را سوزاند اکنون و در قرن بیست و یکم کشورهای دارای قدرت هسته بسیار بیشتر و تعداد کلاهک های هسته ای چندین برابر شده است که هر چند تایی از آن برای نابودی کشوری کفایت می کند .

 

لینک علل جنگ جهانی دوم

https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%AF%D9%88%D9%85

لینک بعدی

https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%84_%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%AF%D9%88%D9%85

 

 

آیا جنگ جهانی سوم شروع شده است ؟

 

قسمت آخر

 

اگر معنی جنگ،  نیست و نابودی انسانها و زیر ساخت ها و زخمی و مجروح شدن انسانهای بیگناه و ویرانی ساختمانها و آوارگی و مهاجرت و دربدری آدم ها بر اثر جنگ است بله این جنگ از فردای اتمام جنگ جهانی دوم شروع شده است اما به آن شکل که انزمان ،همزمان در بسیاری از کشورها جنگ باشد و طرفین جنگ معلوم باشد هنوز به آن مرحله نرسیده است .

بعد از دستیابی قدرت های جهانی به سلاح هسته ای همواره این نگرانی وجود داشته که جنگ آینده اگر جهانی شود امکان استفاده از سلاح هسته ای بیشتر می شود و همه می دانیم که دو شهر ناکازاکی و هیروشیما در ژاپن در آخرین ماهها و روزهای پایانی جنگ جهانی دوم توسط آمریکا که انموقع تنها دارنده سلاح هسته ای بود نابود شد و آثار تشعشعات آن تا دهها سال بعد بر پیکر مجروح مردم ژاپن باقی ماند .

بعد از جنگ جهانی امپریالیسم جهانی و در راس آن آمریکا که دنبال حفظ منافع خود در کشورهای مختلف بودند هر آن جایی که با مقاصد توسعه طلبانه آنها در تضاد بود بنوعی آنرا در انزوا ترد، تحریم و تجاوز و جنگ قرار می دادند تا اگر تسلیم نشدند ویرانه ای از آن مناطق به جای بگذارند .

بعد از جنگ جهانی دوم حداقل شاهد چند جنگ رسمی بوده ایم .‌

۱- جنگ کره (۱۹۵۰ - ۱۹۵۳ )که بین کره جنوبی و حمایت آمریکا صورت گرفت با کره شمالی که مورد پشتیبانی چین و شوروی بود در نتیجه این جنگ ۱۵۵۰۰۰۰نفر از مردم کره شمالی و ۹۹۰۰۰۰ نفر از مردم کره جنوبی کشته شدند  اینها جدا از ویرانی و زخمی و از بین رفتن زیر ساخت های هر دو کشور بود .

 

۲- جنگ آمریکا بر علیه مردم ویتنام(۱۹۵۵ - ۱۹۷۵)  که آمریکا در آن جنگ ۲۰ ساله  دست به هر جنایتی زد . از کشتار دسته جمعی کودکان و زنان گرفته تا بمباران خانه ها و شهر و روستاها . در این جنگ حدود ۱۶۵۰۰۰۰نفر از مردم ویتنام کشته شدند و زندگی و خانه و کاشانه ها ویران شد اما در نبردی تاریخی و بیادمامدنی  مردم ویتنام ه رهبری هوشی مین آمریکایی ها را با انهمه تجهیزات نظامی شکست دادند . آمریکا در این جنگ ۴۰۰ هزار نفر از افراد نظامی اش کشته شدند .

۳- جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰- ۱۹۸۸)  با حمله و تجاوز صدام به خاک ایران جنگ بین ایران و عراق شروع شد طی ۸ سال جنگ تحمیلی مردم شجاعانه دفاع کردند و نگذاشتند جنوب کشور که از خوزستان تا گیلان‌غرب منطقه زیادی در گیر جنگ بود حضور آنها پایدار باشد . در این جنگ بیش از ۴۵۰ هزار نفر از طرفین کشته و یک میلیون و نیم زخمی و مجروح شدند و خسارت جبران ناپذیری به مناطق اشغالی زدند و شهرهای مختلفی مورد تهاجم و بمباران هواپیماهای عراقی گرفت این جنگ با قبول قطعنامه ۵۹۸ بین ایران و عراق بپایان رسید .

در باره این جنگ میهنی می توانید در سایت های مختلف اطلاعات بیشتری بدست آورید .‌

 

جنگ های آمریکا ساخته

آمریکا بعد از جنگ در ویتنام و شکست مفتضحانه در آن جنگ عملا تصمیم گرفت که خود در جنگ ها مستقیم دخالت نداشته باشد بلکه از حامیان خود در آن مناطق استفاده نماید نمونه بارز آن در جنگ ایران و عراق بود که به تمامی از عراق حمایت کرد با پول های کشورهای عربی با دادن تجهیزات نظامی به رژیم صدام حسین با فروش میراژ های فرانسوی و موشک های دوربرد بدون اینکه خود دخالت مستقیمی داشته باشد عملا وارد جنگ با ایران شده بود. ایران  کشوری که تازه انقلاب کرده بود و خوشایند آمریکا و غرب نبود و می باید سرنگون می شد، آنهم با پشتیبانی از صدام در جنگی هشت ساله .

برای آنکه قسمتی از حضور آمریکا برایمان در جنگ با ایران در حمایت از صدام روشن شود یاد آوری زدن هواپیمای مسافربری بر فراز خلیج فارس توسط ضد هوایی ناو هواپیما بر آمریکا که به مرگ همه مسافران انجامید گواه روشنی در دخالت آمریکاست .

آمریکا بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در آغاز دهه ۹۰ خود را حاکم بلامنازع بی رقیبی دانست که می تواند به حوزه های تحت نفوذ خود بیفزاید . حالا احتیاجی نداشت با ادعای مبارزه با کمونیست و خطر اتحاد شوروی پا به میدان گذارد احتیاج به ابزار و ترفند دیگری داشت و آن ترفند چیزی نبود جز مبارزه با تروریسم و دمکراسی و حقوق بشر.

امریکایی که خود در سرکوب جنبش های آزادی بخش در جهان شهره عام بود حالا بیرق دمکراسی و آزادی ملت ها بر افراشته می کرد تا اهداف خود را با این ابزار فریب پیش ببرد نمونه عراق که گفتند سلاح کشتار جمعی دارد و به تروریست ها کمک می کند دلیل خوبی برای حمله به آن کشور بود و این فقط نمونه ای از این گستاخی و مردم فریبی بود . حالا در این راه نه تنها کشورهای ناتو همراه او بودند و از جیب و امکانات اروپایی هم استفاده می کرد بلکه با کمک های مالی کشورهای منطقه می توانست جنگ نیابتی خود را پیش ببرد، با کمترین هزینه .

گروه های پرورش یافته ای چون القاعده و داعش و النصره و بوکوحرام و دیگر گروه های وابسته به این جریان زمینه خوبی برای حضور آمریکایی ها فراهم کردند کشتاری که در عراق و لیبی و سوریه  صورت گرفت نمی توانست بدون حضور آمریکا و کمک های کشورهای ناتو عملی شود .‌

صحبت در اینباره می تواند ادامه داشته باشد و در این نوشته قصد ندارم به همه آنها بپردازم .کافی است کمی به ده بیست سال گذشته و حوادث آن سالها بر گردیم تا فراموش نکنیم چه اتفاقاتی افتاد ، از اوج خشونت و گردن زدن آدم ها در سوریه و عراق توسط داعش تا بمب گذاری و انتحاری گروه های تروریستی در بین مردم.‌

مشارکت آمریکا در در توسعه طلبی در جنگ افروزی و توطئه بر علیه کشورها ادامه داشته و دارد اما معادلاتی چند در سطح جهانی طی ده سال اخیر تغییر کرده است که آمریکا نمی تواند مثل سابق آن سرکردگی خودش را حفظ کند . حضور اقتصادی همه جانبه چین نه تنها عرصه را برای آمریکا بلکه برای همه کشورهای غربی تنگ کرده است روسیه اکنون دیگر روسیه بعد از فروپاشی شوروی نیست ، به لحاظ نظامی خود را بسیار قدرتمند کرده و اوضاع اقتصادی اش هم با وجود بزرگترین تحریم های غرب همچنان دارای ثبات است و توانسته است به اتفاق چین راهکارهای جدیدی برای روابط بین الملل و تعامل بین کشورها بر مبنای منافع ملی ارائه دهند . این دو کشور با پایه گذاری اتحادی نوین در عرصه بین الملل کشورهای بزرگی مانند برزیل و آفریقای جنوبی و هند را در این مسیر در بزرگترین اتحاد اقتصادی جدید بریکس همراه خود کرده آن.  .

هر سال که می گذرد کشور های دیگری خواهان حضور در این اتحادیه ها هستند . پیمانهای شانگهای و اوراسیا و دیگر پیوندهایی که به مناسبات بین این کشورها در آسیا و آسیای میانه و حتی غرب آسیا در حال گسترش است خوشایند آمریکا و ناتو(مجموعه کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی مانند فرانسه و آلمان و انگلیس و ایتالیا و ....)  و ژاپن و استرالیا و  اسرائیل نیست .‌

اسراییل مزدور تمام عیار آمریکا و کشورهای عضو ناتو است . دولت صهیونیستی جنایتکاری که بازوی مهم آمریکا و غرب در منطقه است و مثل غده چرکینی بزرگ شده است .‌

 

از سال گذشته  و از آغاز جنگ روسیه در اوکراین سمت و سوی معادلات جهانی تغییر اساسی کرده است و دیگر نمی شود بر اساس فقط داده های گذشته غرب در باره برتری هایشان و حوزه نفوذشان به گفتگو نشست آن امپراطوری که بعد از دو جنگ جهانی اول و دوم سیطره اش بر جهان انکار ناپذیر بود در حال افول است و برای آنکه از این افول جلوگیری کند به طناب های مختلفی چنگ می اندازد از دروغ و تزویر در رسانه ها گرفته تا ترغیب و مشارکت در جنگ و خون ریزی اتفاقی که در شروع جنگ جهانی اول با افول امپراطوری عثمانی رخ داد اتفاقی که با رشد امپریالیسم در جنگ جهانی دوم رخ داد و در هردوی این دو جنگ آمریکا بار و هزینه اش را روی دوش دیگر ملت ها گذاشت و خود کمترین آسیب را دید . اکنون و در جنگ اوکراین دارد همین کار را می کند یک اروپای ضعیف شده بهتر قابل کنترل است تا اروپای قوی اروپا عملا بعد از جنگ جهانی دوم مورد اشغال آمریکاست و بسیاری از سیاست های دیکته شده آمریکاست که راهبر دولت های غربی است .‌

آقای ترامپ زمانی که رییس جمهور بود حقیقتی آشکار کرد که از این ببعد آمریکا قرار نیست بیشترین هزینه ناتو را بپردازد اگر میخواهید با ما باشید پول بدهید و سهم خودتان را بیشتر کنید .‌

هر چند تفاوت ماهوی بین جمهوری خواهان و دمکرات ها در آمریکا نیست اما روش های متفاوت آنها باعث آشکار شدن قسمت های پنهان آنان توسط دو طرف می شود .‌

امپریالیسم و سرمایه داری جهانی هر گاه نتوانسته بر بحران هایش قایق شود یا بحران ها را بین دیگر کشورها بخصوص کشورهای وابسته تقسیم کرده یا به جنگ و خونریزی دامن زده است . بحران روز بروز در حال زیاد شدن است و همین می تواند زمینه های جنگ فراگیر را بیشتر کند چرا از جنگ فراگیر می گویم نه از جنگ جهانی بدلیل اینکه این جنگ بدلیل وجود و انباشت سلاح های هسته ای نمی تواند فورا همه گیرد شود مگر اینکه دیوانگی در سطح بالایی بین حتی یکی از این کشورها رخ دهد اما جنگ می تواند ابعاد تازه ای بخود بگیرد . جنگ اوکراین نمونه جدیدی از یک جنگ است که اگر از ابتدا تصور می شد این جنگ روسیه با اوکراین است اکنون بر همگان آشکار شده است این جنگ تمام عیار آمریکا و ناتو و حامیان آمریکا بر علیه روسیه است و اوکراین جای و محل جنگ است . غرب اگر اوایل امتناع داشت که پشتیبانی تمام عیار خود را علنی کند اکنون بی تعارف نه تنها انکار نمی کنند بلکه بدنبال پشتیبانی همه جانبه از دولت مزدور زلنسکی دلقک و بازیگر آمریکا هستند.

این حمایت تا کجا ادامه خواهد یافت

آیا این حمایت ها به صلح می انجامد یا ادامه جنگ

روسیه طی یکسال گذشته بر قسمت های مهمی از شرق اوکراین دست یافته و در آن مناطق طی برگزاری همه پرسی از مردم لوهانسک و دونستم  به الحاق به روسیه رای داده اند و در تازه ترین سخنرانی پوتین نیز تاکید شدکه راه رفته شده قابل بازگشت نیست یعنی روسیه از خواست هایش و موقعیت جدیدی که بدست آورده است عقب نشینی نمی کند .

آمریکا و ناتو نیز مرتبا از آن روزهای اول گفته و می گویند که کار روس‌ها تمام است و تا پیروزی چیزی نمانده است و در آخرین سفرهای مقامات غربی و امریکا در آخرین همایش ها و کنفراس های این کشور همه و همه تاکید بر حمایت همه جانبه از اوکراین و آقای زلنسکی دارند . آنهایی که منتظر بودند تا روسیه در همان ماه‌های اول جنگ در باتلاق جنگ گیر کند و نوید پیروزی می دادند حالا بعد از یکسال با همه توپ و تفنگ و هزاران اسلحه ای که در اختیار اوکراین گذاشتند نه تنها از پیش روی روس ها جلو گیری نکردند بلکه با آغاز بهار امکان پیش روی روس ها در خاک اوکراین دور از انتظار نیست .

غرب آخرین وعده محموله های نظامی خود را در قالب تانک های پیشرفته آلمانی و آمریکایی و انگلیس ارایه دادند تا شاید معادلات جنگ را به نفع اوکراین(آمریکا و غرب ) تغییر بدهند  و در جاهایی صحبت از این می شود که جنگنده ها نیز در اختیار اوکراین قرار بدهند امری که عواقب بسیار خطرناکی دارد اگر در خاک اوکراین باشد و از آنجا بلند شوند که بیشترین فرودگاههای آنجا نابود شده اگر از کشورهای همسایه اوکراین چون لهستان و مولداوی و رومانی و .. بلند شوند آن مکان ها برای بمباران و ضربه به آن فرودگاههای خارجی مشروع تلقی می شوند و آنجاست که دامنه جنگ آنوقت نه فقط در اوکراین بلکه به دیگر کشورها کشیده خواهد شد اگر چنین اتفاقی بیفتد امکان فراگیری جنگ بیشتر و امکان مداخلات علنی تر جنگ بین روسیه و کشورهای دیگر بیشتر می شود . این امر می تواند به شکل بندی جدیدی از نیروهای موافق پیرامون غرب از یک طرف و پیرامون روسیه از طرف دیگر بیانجامد همانگونه که در جنگ های جهانی اول و دوم انجامید .

سرعت فراگیری به سمت جنگ گسترده به درک طرفین از موازنه قدرت بستگی دارد آمریکا و ناتو علاقمند هستند جنگ فرسایشی و طولانی شود تا روسیه  توانش کم وکمتر شود و مجبور به عقب نشینی گردد روس ها طی یکسال گذشته نشان داده اند دنبال بمباران همه جانبه و حل سریع جنگ نیستند و نمی خواهند هزینه تلفات انسانی جنگ را بالا ببرند نه در سمت خودشان نه در طرف مقابل . آنها فهمیده اند آمریکا و ناتو در مقیاس گذشته بسیار ناتوانتر شده اند و شاهد این امر را بحران های مختلف در سوخت و انرژی و تورم و گرانی در کشورهای اروپایی می دانند که مرتبا بیشتر شده و مردم معترض، مخالف کمک گسترده به اوکراین هستند و اروپایی ها مثل سابق حاضر نیستند هزینه جنگ آقای زلنسکی و غرب از جیب مردم داده شود .‌روسها عین جنگیدن به فکر این موضوع بوده و هستند .‌

مجموعه پرو پاگاندای غرب از نشریات آنها گرفته تا تلویزیونهای آنها طی یکسال گذشته مرتب بر علیه روسیه گفتند و نوشتند. در ایران هم بلندگوهای غرب از دیرباز  بلند بوده است و مردم  صدای غیر از آن نشنیده یا کم شنیده اند . توصیه می کنم به خبرهای مستقل یا جناح مقابل هم توجه کنید .من خوشبختانه از این دو برخوردارم ، هم بی بی سی و انترنشنال و وی او ای آمریکا و کانال های غربی دارم هم دسترسی به اسپتو‌نیک روسی و خبرهای ایران و نشریات دیگر .

یکسویه جهان را نگاه نکنیم . جهان در حال چرخشی تاریخی است و‌امکان دارد این چرخش دردناک باشد، چرا که مخالفین تغییر بسادگی حاضر به ترک منافع خود نیستند و معمولا تا آخرین لحظات مقاومت می کنند و همین می تواند به جنگ و خونریزی دامن زند .‌

 

خیلی سعی کردم قسمت آخر کوتاه باشد اما نشد .از اینکه حوصله کردید و مطلب را تا آخر خواندید متشکرم

 

فرهاد ابراهیم پور ( محمودا ) ۴اسفند ۱۴۰۱